در دنیای پرشتاب امروز، دیجیتال مارکتینگ به یکی از حیاتیترین ابزارها برای کسبوکارها تبدیل شده است. با وجود تنوع و گسترش سریع تکنولوژیها و روشهای بازاریابی، آشنایی با اصطلاحات رایج این حوزه برای هر کسی که میخواهد در این عرصه فعالیت کند، ضروری است. در این مقاله به معرفی اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ میپردازیم تا مسیر موفقیت در این دنیای دیجیتال برایتان هموارتر شود.
رایجترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ
اصطلاحات و مخففهای پرکاربردی وجود دارند که بخش بزرگی از مکالمات و ارتباطات را به خود اختصاص میدهند. با توجه به سرعت پیشرفت فناوری، مبتدیان این حوزه با واژگان پیچیده و در حال تغییر دیجیتال مارکتینگ روبرو هستند.دانستن اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند فرآیند واقعی بازاریابی را درک کرده و در کار خود بهبود ایجاد کنید.
در ادامه لیستی از 27 اصطلاح کلیدی دیجیتال مارکتینگ و معانی آنها آماده کردهایم.
بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)
بازاریابی دیجیتال که با عناوینی چون دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین نیز شناخته میشود، به استفاده از ابزارهای دیجیتال و آنلاین برای رسیدن به اهداف بازاریابی و فروش اشاره دارد. امروزه روشهای متنوعی برای بازاریابی دیجیتال وجود دارد مانند بازاریابی در شبکههای اجتماعی، سئو، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی محتوایی، تبلیغات کلیکی و ….
بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
اینباند مارکتینگ یا بازاریابی درونگرا که با نامهای بازاریابی ربایشی یا بازاریابی داخلی نیز شناخته میشود، دومین مورد از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ است. بازاریابی درونگرا فرآیندی است که طی آن مشتری از طرق مختلف به سمت شما جذب میشود. در این روش، به جای تبلیغات مستقیم، با ارائه محتوای ارزشمند و کاربردی تلاش میکنید تا مخاطب را به مشتری تبدیل کنید.
به عنوان مثال با انتشار مقالات آموزشی یا ویدئوهای آموزشی رایگان درباره محصولات یا خدماتتان، مشتریان را به سوی خود جذب میکنید.
بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing)
اوتبند مارکتینگ یا بازاریابی برونگرا، رویکردی سنتیتر در تبلیغات دارد و معمولا از طریق تبلیغات مستقیم به جذب مشتری میپردازد. درواقع برخلاف بازاریابی درونگرا که در آن مشتری به سمت شما میآید، در این روش شما به سراغ مشتری میروید.
در بازاریابی برونگرا، هدف افزایش فروش است. تبلیغات تلویزیونی، بیلبوردها و پیامهای تبلیغاتی ملموسترین مثالها برای بازاریابی برونگرا هستند.
این نوع بازاریابی گرچه به سرعت برند شما را به مخاطبان معرفی میکند؛ اما ممکن است هزینه بالایی داشته باشد و بازدهی آن محدود باشد.
همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
افیلیت مارکتینگ یا سیستم همکاری در فروش، چهارمین مورد از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ است که ممکن است به گوشتان خورده باشد. در این روش شما به عنوان یک ناشر، تبلیغ محصولات دیگران را منتشر میکنید و در ازای تحقق اهداف مشخص، پورسانت یا درصدی از فروش دریافت میکنید.
بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
بازاریابی محتوایی به معنای استفاده از محتوای جذاب و کاربردی برای دستیابی به اهداف بازاریابی و فروش است. محتوا میتواند در قالبهای مختلف مثل مقاله، ویدئو، پادکست، اینفوگرافیک و… ارائه شود. این روش کمک میکند که با ارائه اطلاعات مفید، اعتماد مخاطب را جلب کنید.
ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
ایمیل مارکتینگ به عنوان یکی دیگر از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ، به استفاده از ایمیل برای ارتباط مستقیم با مخاطبان هدف اشاره دارد. این روش شامل ارسال خبرنامهها، پیشنهادات ویژه و اطلاعرسانی در مورد محصولات جدید است و به دلیل هزینه کم و نرخ بازگشت بالا، یکی از موثرترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ محسوب میشود.
از ایمیل مارکتینگ برای ارتباط با مخاطبان هدف، جذب مشتریان جدید، حفظ ارتباط با مشتریان قبلی، تبلیغات، ارائه محتوای مفید و ارسال پیشنهادات ویژه مورد استفاده قرار میگیرد.
بازاریابی پیامکی (SMS Marketing)
این تصور که دوره بازاریابی پیامکی یا SMS Marketing گذشته بسیار اشتباه است. در شرایطی که به دنبال نتایج سریع هستید یا مخاطبان شما چندان در فضای آنلاین فعال نیستند، بازاریابی پیامکی همچنان موثر است. این نوع بازاریابی شامل استفاده از پیامک برای دستیابی به اهداف بازاریابی و افزایش نرخ تبدیل میشود.
بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing)
بازاریابی در شبکههای اجتماعی شامل استفاده از پلتفرمهای اجتماعی مختلف برای انتشار محتوا، تبلیغ محصولات و خدمات است. توجه به این نکته ضروری است که از فروش مستقیم اجتناب کنید و به جای آن، با ارائه محتوای جذاب و تعامل با مخاطبان، مشتریانی وفادار ایجاد کنید.
نرخ تبدیل (Conversion Rate)
هدف اصلی از فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی در فضای آنلاین این است که کاربران را به انجام یک عمل خاص مثل خرید، ثبتنام یا دانلود فایل ترغیب کنید.
نرخ تبدیل یکی دیگر از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ است و به درصد کاربرانی اشاره دارد که اقدام خاصی مثل خرید، ثبتنام، دانلود فایل یا هر اقدامی که مدنظر شماست را انجام میدهند. با بهینهسازی نرخ تبدیل، میتوانید بازدهی کمپینهای بازاریابی دیجیتال خود را افزایش دهید.
فرمول محاسبه آن به این صورت است:
(100 × تعداد کل بازدیدکنندگان / تعداد افرادی که اقدام مورد نظر را انجام دادهاند) = نرخ تبدیل
بهینهسازی نرخ تبدیل (Conversion Rate Optimization)
بهینهسازی نرخ تبدیل شامل مجموعهای از اقدامات است که باعث افزایش تعداد کاربرانی میشود که اقدام موردنظر شما را انجام میدهند. این اصطلاح رایج دیجیتال مارکتینگی به بهبود عملکرد کمپینهای تبلیغاتی و به حداکثر رساندن بازدهی آنها اشاره دارد.
پرداخت به ازای کلیک (Pay Per Click – PPC)
پرداخت به ازای کلیک یا PPC نوعی تبلیغات کلیکی است که در آن، شما تنها زمانی هزینه پرداخت میکنید که کاربری روی لینک تبلیغ شما کلیک کند. با شارژ حساب خود، به ازای هر کلیک، هزینهای از موجودی شما کسر میشود.
تبلیغات گوگل (Google ADWORDS)
سرویس تبلیغاتی گوگل ادوردز یا همان PPC به شما این امکان را میدهد تا با پرداخت هزینه، تبلیغ خود را بر روی کلمات کلیدی خاص نمایش دهید. این تبلیغات میتوانند در بالاترین نتایج گوگل، یوتیوب یا سایر سرویسهای گوگل دیده شوند.
بازاریابی مجدد (Remarketing)
اگر کمپینهای اولیه شما موفق به جذب مشتری نشوند، میتوانید از بازاریابی مجدد استفاده کنید. در این روش، شما مخاطبان قبلی را هدف قرار میدهید و با ارسال تبلیغات دوباره، آنها را به خرید تشویق میکنید. گاهی به این روش، ریتارگتینگ نیز گفته میشود که نشاندهنده هدفگیری مجدد کاربرانی است که از سایت شما خارج شدهاند.
تست A/B
یکی از رایجترین روشهای بهبود کمپینهای بازاریابی دیجیتال، تست A/B است. در این روش، شما دو نسخه متفاوت از یک کمپین را اجرا میکنید و با مقایسه نتایج به دست آمده، گزینه بهتر را انتخاب میکنید.
نرخ پرش (Bounce Rate)
نرخ پرش به درصد کاربرانی اشاره دارد که پس از ورود به سایت شما بدون انجام هیچگونه فعالیت خاصی، مانند کلیک روی دیگر صفحات یا تعامل با محتوا، سایت را ترک میکنند. این معیار میتواند نشاندهنده عدم جذابیت یا مفید نبودن صفحه فرود باشد، اما نباید همیشه بهعنوان یک معیار مطلق در نظر گرفته شود.
نرخ کلیک (Click Through Rate – CTR)
نرخ کلیک، درصدی از افرادی را نشان میدهد که پس از دیدن لینک شما در نتایج جستجو، تبلیغات یا ایمیل، روی آن کلیک کردهاند. این شاخص اهمیت بالایی در سنجش موفقیت کمپینهای تبلیغاتی و بهینهسازی موتورهای جستجو دارد و برای هر کلمه کلیدی یا صفحه میتواند متفاوت باشد.
ترافیک طبیعی (Organic Traffic)
ترافیک طبیعی به تعداد کاربرانی گفته میشود که از طریق موتورهای جستجو و بهصورت غیرپولی وارد سایت شما میشوند. برای مثال، اگر کاربری یک عبارت خاص را در گوگل جستجو کند و از طریق نتایج به سایت شما هدایت شود، این نوع از ترافیک بهعنوان ترافیک ارگانیک شناخته میشود.
ترافیک پولی (Paid Traffic)
ترافیک پولی از طریق تبلیغات و پرداخت هزینه بهدست میآید. زمانی که شما برای نمایش تبلیغات خود هزینه میپردازید و کاربران از طریق این تبلیغات وارد سایت شما میشوند، این نوع ترافیک بهعنوان ترافیک پولی شناخته میشود.
صفحه فرود (Landing Page)
لندینگ پیج یا صفحه فرود نیز مورد دیگری از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ است و یک صفحه طراحیشده با هدف خاص است. در این صفحه کاربران پس از کلیک روی لینکهای تبلیغاتی یا جستجوی گوگل، وارد آن میشوند. این صفحه باید بهگونهای طراحی شده باشد که کاربران به سرعت به اطلاعات موردنیاز دسترسی پیدا کرده و تبدیل به مشتری شوند.
واکنشگرا (Responsive)
واکنشگرا بودن سایت به این معنی است که طراحی سایت شما با اندازههای مختلف صفحهنمایشها سازگار باشد و محتوا بهدرستی در دستگاههای مختلف نمایش داده شود. این ویژگی برای بهبود تجربه کاربری و بهینهسازی سئو اهمیت دارد.
رابط کاربری (User Interface – UI)
رابط کاربری به جنبههای ظاهری و طراحی سیستمهایی که کاربر با آنها تعامل دارد، اشاره میکند. این طراحی باید جذاب و کاربرپسند باشد تا بهراحتی استفاده شود.
تجربه کاربری (User Experience – UX)
تجربه کاربری به احساسی که کاربر در زمان استفاده از یک وبسایت یا اپلیکیشن دارد، اشاره میکند. اگرچه رابط کاربری زیبا میتواند مفید باشد، اما اگر کاربران نتوانند بهراحتی با سایت تعامل کنند، تجربه کلی آنها منفی خواهد بود.
دعوت به اقدام (Call To Action – CTA)
ممکن است بارها اسم سی تی ای یا دعوت اقدام به گوشتان خورده باشد. این مورد از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ، یک پیام کوتاه و واضح است که از کاربران میخواهد تا اقدام مشخصی انجام دهند، مثل خرید، ثبتنام، یا ارائه بازخورد. یک CTA موفق باید ساده و جذاب باشد تا کاربر را به انجام فعالیت موردنظر تشویق کند.
بازگشت سرمایه (Return On Investment – ROI)
بازگشت سرمایه یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد است که نسبت سود به هزینههای صرفشده در یک کمپین تبلیغاتی را اندازهگیری میکند. این معیار برای ارزیابی موفقیت و اثربخشی استراتژیهای بازاریابی ضروری است.
نمایش (Impression)
به تعداد دفعاتی که محتوای شما برای کاربران نمایش داده میشود، نمایش یا ایمپرشن گفته میشود. این معیار صرفنظر از کلیکها و تعاملات کاربران، تنها بر روی دیده شدن محتوا تمرکز دارد.
بازاریابی از طریق موتورهای جستجو (Search Engine Marketing – SEM)
بازاریابی از طریق موتورهای جستجو، یکی از روشهای مؤثر تبلیغات آنلاین است که با هدف بهبود موقعیت سایت در نتایج جستجو انجام میشود. با استفاده از تبلیغات پولی، میتوان مطمئن شد که سایت شما در جستجوهای مرتبط دیده میشود و به کاربران بیشتری دسترسی پیدا میکند.
شاخص کلیدی عملکرد (KPI)
شاخصهای کلیدی عملکرد به معیارهایی گفته میشود که برای سنجش میزان موفقیت یک استراتژی یا عملکرد خاص تعیین میشوند. این شاخصها به کمک دادههای قابل اندازهگیری، به ما کمک میکنند تا بفهمیم که چقدر به اهداف تعیینشده نزدیک شدهایم و چه اقداماتی لازم است برای بهبود نتایج انجام دهیم.
بهینه سازی شبکههای اجتماعی (Social Media Optimization – SMO)
بهینهسازی شبکههای اجتماعی به مجموعه فعالیتهایی اطلاق میشود که به کمک آنها میتوان نام برند و محتوا را در شبکههای اجتماعی گسترش داد و از آن به عنوان ابزاری برای افزایش تعامل با کاربران و بهبود وضعیت سئو استفاده کرد. SMO با هدف افزایش آگاهی از برند و ایجاد ارتباطات هدفمند در پلتفرمهای اجتماعی انجام میشود.
جمعبندی
اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ، ابزارهای حیاتی برای موفقیت در دنیای آنلاین هستند. با یادگیری این اصطلاحات، میتوانید کمپینهای خود را بهینهسازی کنید و از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال به بهترین نحو بهره ببرید.