در دنیای امروز سئو، یکی از سوالات رایج متخصصان دیجیتال مارکتینگ و مدیران سایتها این است: چند لینک در یک صفحه وب خیلی زیاد است؟ شاید شنیده باشید که گوگل زمانی توصیه میکرد کمتر از ۱۰۰ لینک در صفحه داشته باشید، اما حالا محدودیت فنی گوگل بسیار بیشتر است و صفحات بزرگ و فروشگاهی ممکن است هزاران لینک داشته باشند. با این حال، مسئله اصلی تجربه کاربری، ارزش لینکها و ساختار سایت است، نه فقط تعداد لینکها. اگر دوست دارید بدانید چطور میتوانید صفحات خود را بهینه کنید و از لینکدهی بیش از حد جلوگیری کنید، این مقاله برای شماست.
دستورالعمل های گوگل برای تعداد لینکها
برای درک وضعیت فعلی، باید سفری کوتاه به گذشته داشته باشیم. در سال ۲۰۰۹، گوگل توصیه میکرد کمتر از ۱۰۰ لینک در هر صفحه داشته باشید. دلیل فنی بود: خزنده گوگل تنها میتوانست حدود ۱۰۰ کیلوبایت داده را ایندکس کند و اگر صفحه بیش از حد لینک داشت، احتمال داشت بخشی از محتوا دیده نشود.
امروزه، طبق Search Essentials گوگل، صفحات میتوانند «چند هزار لینک در نهایت» داشته باشند، اما این بدان معنا نیست که میتوانید صفحات خود را با لینکهای بیربط و اضافی پر کنید. هدف اصلی از لینکهای داخلی، هنوز راهنمایی کاربر و ارزشمند بودن لینکها است.
چرا هنوز محدودیت عملی وجود دارد؟
-
لینک زیاد باعث میشود ارزش هر لینک (link equity) کاهش یابد.
-
تجربه کاربری مختل میشود و کاربران در انتخاب مسیر مناسب سردرگم میشوند.
-
صفحات با بیش از ۲۰۰ لینک معمولاً نرخ پرش بالاتری دارند.
یک فروشگاه آنلاین با هزاران محصول نمیتواند هر محصول را از همه صفحات لینک دهد؛ باید انتخاب کند کدام محصولات یا دستهها بیشترین ارزش را برای کاربران دارند و لینکها را به شکل طبیعی توزیع کند.

تعداد لینکها بر اساس طول محتوا و نوع صفحه
تعداد لینکها بر اساس طول محتوا و نوع صفحه
| نوع محتوا | طول محتوا | تعداد لینک داخلی پیشنهادی |
|---|---|---|
| صفحه کوتاه | <۵۰۰ کلمه | ۳-۵ لینک |
| محتوای استاندارد | ~۱۰۰۰ کلمه | ۵-۱۰ لینک |
| محتوای طولانی و جامع | >۲۰۰۰ کلمه | ۱۰-۲۰ لینک یا بیشتر |
| صفحه اصلی / دستهبندیها | هر طول | ۲۰-۵۰+ لینک، به عنوان مرکز ناوبری |
بهترین بازده ترافیکی معمولاً وقتی است که صفحات ۴۵-۵۰ لینک داخلی داشته باشند، نه بیشتر. بیش از این باعث کاهش تاثیر لینکها و پراکندگی اعتبار صفحات میشود.
معیارهای واقعی موفقیت لینکها
هر لینک باید هدفمند باشد: یا به کاربر اطلاعات مفید بدهد، یا ساختار سایت را برای خزنده گوگل روشن کند. لینکهای بیربط نه تنها ارزش SEO ندارند، بلکه تجربه کاربری را هم خراب میکنند. وقتی یک صفحه بیش از حد لینک داشته باشد، ارزش هر لینک کاهش مییابد. مطالعات نشان دادهاند که بیش از ۳۰٪ اعتبار لینک به دلیل لینکدهی بیش از حد هدر میرود.
صفحات با لینکهای منطقی و مرتبط نرخ پرش کمتری دارند و کاربران زمان بیشتری در سایت میمانند. به عنوان مثال، لینکهای متنی داخل محتوا (contextual links) ۴ برابر بیشتر از لینکهای فوتر کلیک میخورند. درواقع باید هنگام لینک دهی داخلی از خود بپرسیم هر لینک واقعاً چه ارزشی برای کاربر دارد؟
انواع لینکها و ارزش سئو
این یکی از بزرگترین اشتباهات افراد تازهکار در سئو است. آنها فکر میکنند لینکی که در فوتر سایت قرار دارد، با لینکی که در وسط یک پاراگراف تخصصی قرار گرفته، ارزش یکسانی دارد. گوگل مدتهاست که اینگونه فکر نمیکند. درواقع امروز گوگل به «موقعیت» لینک در صفحه اهمیت ویژهای میدهد تا تعداد آن.
- لینکهای متنی (Contextual Links): اینها ارزشمندترین نوع لینک هستند. لینکهایی هستند که به طور طبیعی در بدنه اصلی محتوای شما (مقاله، توضیحات محصول و…) قرار میگیرند. گوگل به کلمات قبل و بعد از این لینکها (Context) نگاه میکند تا موضوع صفحه مقصد را بهتر درک کند. این لینکها یک رأی اعتماد قوی محسوب میشوند.
- لینکهای ناوبری (Boilerplate/Navigational Links): اینها لینکهایی هستند که در تمام صفحات سایت شما تکرار میشوند، مانند منوی اصلی (Header)، سایدبار و فوتر. گوگل میداند که این لینکها برای مسیریابی کاربر ضروری هستند، اما به مرور زمان ارزش سئوی آنها را «کاهش» میدهد. به عبارت دیگر، گوگل میفهمد که شما این لینکها را به این دلیل در فوتر قرار ندادهاید که آن صفحات «مهمترین» صفحات مرتبط با این مقاله هستند، بلکه چون بخشی از قالب سایت شما هستند.
لینکهای فوتر و سایدبار مفید هستند یا مضر؟
لینکهای فوتر و سایدبار ذاتا مضر نیستند. آنها برای دسترسی سریع کاربر به صفحات مهمی مانند «درباره ما»، «تماس با ما» یا دستهبندیهای اصلی حیاتی هستند. مشکل زمانی شروع میشود که از این فضاها سوءاستفاده میشود. بسیاری از قالبهای آماده، فوتر را با دهها لینک غیرضروری، کلمات کلیدی اسپم یا لینک به تمام مقالات سایت پر میکنند. این کار نه تنها ارزش لینکهای متنی شما را رقیق میکند، بلکه میتواند به عنوان یک سیگنال اسپم توسط گوگل شناسایی شود. فوتر باید تمیز، مختصر و متمرکز بر نیازهای اساسی کاربر باشد.

بهترین روش های لینک دهی داخلی
بهترین روش های لینک دهی داخلی
حالا که میدانیم «چگونه فکر کنیم»، بیایید ببینیم «چگونه عمل کنیم». اگر میخواهید از لینکهای داخلی خود بیشترین بهره را ببرید، این اصول را در استراتژی خدمات سئو حرفه ای خود پیادهسازی کنید.
۱. قدرت انکر تکست توصیفی
انکر تکست (Anchor Text) همان متن آبیرنگ و قابل کلیکی است که لینک شما را نمایش میدهد. استفاده از عبارات عمومی مانند «اینجا کلیک کنید» یا «بیشتر بخوانید» یکی از بزرگترین فرصتهای از دست رفته در سئو است. انکر تکست باید به طور خلاصه و دقیق به گوگل و کاربر بگوید که در صفحه مقصد چه چیزی در انتظار آنهاست.
- ضعیف: برای اطلاعات بیشتر در مورد خدمات ما، اینجا کلیک کنید.
- قوی: خدمات طراحی بسته بندی ما به برند شما هویت بصری میبخشد.انکر تکست قوی هم به کاربر کمک میکند و هم به گوگل سیگنال میدهد که صفحه مقصد دقیقا درباره چیست.
۲. ساختار هرمی و معماری سایت
یکی از مؤثرترین روشها برای سازماندهی لینکهای داخلی، استفاده از مدل «صفحه ستون و محتوای خوشهای» (Pillar-Cluster) است. در این مدل، تمام صفحات خوشهای (جزئی) باید به صفحه ستون (جامع) لینک بدهند و صفحه ستون نیز باید به تمام صفحات خوشهای لینک بدهد. این ساختار یک شبکه معنایی قدرتمند ایجاد میکند که به گوگل نشان میدهد شما در آن موضوع خاص یک «مرجع» (Authority) هستید.
۳. شناسایی و درمان صفحات یتیم Orphan Pages
صفحه یتیم، صفحهای در سایت شماست که هیچ لینک داخلی از صفحات دیگر به آن وجود ندارد. این صفحات مانند جزایر دورافتاده هستند؛ گوگل به سختی آنها را پیدا میکند (مگر اینکه در نقشه سایت باشند) و از آنجایی که هیچ اعتباری از صفحات دیگر دریافت نمیکنند، تقریباً هیچ شانسی برای رتبه گرفتن ندارند.
یکی از اولین قدمها در آنالیز سئو سایت، پیدا کردن این صفحات یتیم با ابزارهایی مانند Google Search Console یا Screaming Frog و ایجاد لینکهای متنی مرتبط از مقالات پربازدید به آنها است. تحقیقات نشان داده است که اکثر سایتها، حتی سایتهای بزرگ، تا ۸۲٪ از فرصتهای لینکسازی داخلی خود را نادیده میگیرند و بخش قابل توجهی از این مشکل مربوط به صفحات یتیم است.
چکلیست عملی بررسی لینک
برای اینکه این مقاله صرفاً تئوری نباشد، این چکلیست را بردارید و وضعیت فعلی سایت خود را ارزیابی کنید:
- حسابرسی تعداد لینکها: آیا صفحاتی با تعداد لینک «بسیار زیاد» (مثلاً بالای ۲۰۰-۲۵۰ لینک کل) دارید؟ (ابزارهای خزش سایت مانند Screaming Frog میتوانند این گزارش را به شما بدهند). اگر بله، بررسی کنید که آیا این تعداد لینک برای UX ضروری است (مانند صفحه دستهبندی) یا ناشی از شلوغی بیش از حد فوتر و سایدبار است.
- بررسی توزیع لینک: آیا لینکهای شما عمدتاً در منو و فوتر متمرکز شدهاند یا بخش قابل توجهی از آنها لینکهای «متنی» و ارزشمند هستند؟
- کیفیت انکر تکست: آیا هنوز هم از «اینجا کلیک کنید» استفاده میکنید؟ لیستی از انکر تکستهای پرکاربرد سایت خود تهیه کنید و عبارات عمومی را با عبارات توصیفی جایگزین کنید.
- جستجو برای صفحات یتیم: از ابزارها برای پیدا کردن صفحاتی که هیچ لینک ورودی داخلی ندارند، استفاده کنید و بلافاصله برای آنها از مقالات مرتبط لینک بسازید.
- بررسی صفحات کلیدی: مهمترین صفحات سایت شما (Pillar Pages) باید بیشترین تعداد لینک داخلی ورودی را داشته باشند. آیا ساختار سایت شما این اعتبار را به درستی به سمت آنها هدایت میکند؟
جمعبندی
در نهایت، سوال «چند لینک در صفحه زیاد است؟» سوال اشتباهی است که ریشه در دوران گذشته سئو دارد. در سئوی مدرن، سوالات درست اینها هستند: «آیا هر لینک در این صفحه یک هدف مشخص و مفید برای کاربر دارد؟»، «آیا لینکهای من به جای گیج کردن کاربر، او را به سمت قدم منطقی بعدی هدایت میکنند؟». یک قانون خوب این است که تقریبا هر ۳۰۰ تا ۵۰۰ کلمه، یک لینک هدفمند قرار دهیم.
امروزه باید تمرکز خود را از شمارش مکانیکی به استراتژی هوشمندانه تغییر دهید. هر لینک یک فرصت است؛ فرصتی برای هدایت کاربر، انتقال اعتبار و ساختن یک شبکه معنایی قوی در سایت. لینکسازی داخلی دیگر یک کار فنی ساده نیست، بلکه بخشی حیاتی از معماری سایت، استراتژی محتوا و بهینهسازی تجربه کاربری است.
اگر آمادهاید تا از شمارش مکانیکی لینکها عبور کرده و یک استراتژی هوشمندانه برای معماری و لینکسازی داخلی سایت خود پیادهسازی کنید، تیم متخصصان ما در مشاوره سئو نیلا مارکتینگ آماده است تا با تحلیل دقیق سایت شما، بهترین نقشه راه را برای افزایش اعتبار و ترافیک ارگانیک شما ترسیم کند.